محل تبلیغات شما

امروز یکی از سخت ترین روزهای زندگیم بود.تا لحظه ی آخر منتظر بودم که بهم بگی نرو.گفتم میترسم اما حتی دلداریم ندادی.من خیلی درد کشیدم.اما دیگه تصمیمم رو گرفتم که همه چی برای ما تموم بشه.بعد از اینهمه استرس و ترس دیگه برنمیگردم به روزای قبل.میدونی من دیگه هیچوقت اون لیلای قدیمی که جونش رو برات میداد و هرکاری میخواستی میکرد نمیشم

دیگه انتظاری ندارم

سخت ترین روز زندگیم

دیگه نمیتونم بهت اعتماد کنم...

زندگیم ,رو ,سخت ,میدونی ,هیچوقت ,اون ,سخت ترین ,به روزای ,برنمیگردم به ,دیگه برنمیگردم ,روزای قبل

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کتابخانه شهید مطهری رامشیر